آخرین به‌روزرسانی:

Elongate

ɪˈlɑːŋɡeɪt ˈiːlɒŋɡeɪt

گذشته‌ی ساده:

elongated

شکل سوم:

elongated

سوم‌شخص مفرد:

elongates

وجه وصفی حال:

elongating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective adverb

کشیده کردن، دراز کردن، امت داد دادن، باریک شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

to elongate one's neck

گردن خود را دراز کردن

a thin and elongated tail

دم باریک و کشیده

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد elongate

  1. verb make longer
    Synonyms:
    extend lengthen stretch prolong draw out draw drag out protract spin out drag one’s feet let out pad fill prolongate put rubber in
    Antonyms:
    shorten contract constrict

ارجاع به لغت elongate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «elongate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/elongate

لغات نزدیک elongate

پیشنهاد بهبود معانی