گذشتهی ساده:
plumedشکل سوم:
plumedسومشخص مفرد:
plumesوجه وصفی حال:
plumingشکل جمع:
plumesپر، پر بزرگ، شاهپر
peacock plumes
پرهای طاووس
ostrich plumes
شاهپرهای شترمرغ
پر زینتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
On top of his helmet there was a plume of three red feathers.
بالای کلاهخود او یک پر زینتی مرکب از سه پر قرمز وجود داشت.
A plume of white feathers projects from its nape.
یک پر زینتی متشکل از پرهای سفید از پشت آن بیرون زده است.
دوده، توده (دود و ...)
Plumes of smoke rose from the building.
تودههای دود از ساختمان بلند میشد.
plume of the cigarette
دودهی سیگار
plume of chimneys in the wintery sky
تودهی دودی از دودکشها در آسمان زمستانی
(با پر) آراستن، آرایش دادن، تزئین کردن، مزین کردن
She plumed her hat with vibrant peacock feathers for the costume party.
او برای مهمانی کلاهش را با پرهای طاووس جذاب آراست.
The dancer plumed her costume with delicate white feathers for the performance.
رقاص لباس خود را با پرهای سفید ظریف برای اجرا تزئین کرد.
(به خود) بالیدن، افتخار کردن، نازیدن
He plumed himself on his success.
بهخاطر موفقیتش به خود میبالید.
They plumed themselves over their victory.
آنها بهخاطر پیروزیشان به خود افتخار میکردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «plume» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/plume