آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۹ آبان ۱۴۰۴

    Plume

    pluːm pluːm

    گذشته‌ی ساده:

    plumed

    شکل سوم:

    plumed

    سوم‌شخص مفرد:

    plumes

    وجه وصفی حال:

    pluming

    شکل جمع:

    plumes

    معنی plume | جمله با plume

    noun plural countable

    پر بلند، پر بزرگ

    The peacock displayed its magnificent plumes.

    طاووس، پرهای بزرگ و باشکوه خود را به نمایش گذاشت.

    These fans are made of ostrich plumes.

    این بادبزن‌ها از پرهای شترمرغ ساخته شده‌اند .

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    peacock plumes

    پرهای طاووس

    ostrich plumes

    شاه‌پرهای شترمرغ

    noun countable

    پر زینتی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    On top of his helmet there was a plume of three red feathers.

    بالای کلاه‌خود او یک پر زینتی مرکب از سه پر قرمز وجود داشت.

    A plume of white feathers projects from its nape.

    یک پر زینتی متشکل از پرهای سفید از پشت آن بیرون زده است.

    noun countable uncountable

    توده، ستون (از دود و گردوغبار)

    Plumes of smoke rose from the building.

    توده‌های دود از ساختمان بلند می‌شد.

    Volcanic eruptions often send plumes of ash into the air.

    آتشفشان‌ها اغلب ستون‌هایی از خاکستر را به هوا می‌فرستند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    plume of the cigarette

    دوده‌ی سیگار

    plume of chimneys in the wintery sky

    توده‌ی دودی از دودکش‌ها در آسمان زمستانی

    verb - transitive

    (با پر) آراستن، آرایش دادن، تزئین کردن، مزین کردن

    She plumed her hat with vibrant peacock feathers for the costume party.

    او برای مهمانی کلاهش را با پرهای طاووس جذاب آراست.

    The dancer plumed her costume with delicate white feathers for the performance.

    رقاص لباس خود را با پرهای سفید ظریف برای اجرا تزئین کرد.

    verb - transitive

    (به خود) بالیدن، افتخار کردن، نازیدن

    He plumed himself on his success.

    به‌خاطر موفقیتش به خود می‌بالید.

    They plumed themselves over their victory.

    آن‌ها به‌خاطر پیروزی‌شان به خود افتخار می‌کردند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد plume

    1. verb to be proud of (oneself), as for an accomplishment or achievement
      Synonyms:
      pride congratulate preen rob fleece pluck soak overcharge surcharge gazump hook
    1. noun the light horny waterproof structure forming the external covering of birds
      Synonyms:
      feather plumage quill tuft crest
    1. verb dress or groom with elaborate care
      Synonyms:
      dress preen primp

    سوال‌های رایج plume

    گذشته‌ی ساده plume چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده plume در زبان انگلیسی plumed است.

    شکل سوم plume چی میشه؟

    شکل سوم plume در زبان انگلیسی plumed است.

    شکل جمع plume چی میشه؟

    شکل جمع plume در زبان انگلیسی plumes است.

    وجه وصفی حال plume چی میشه؟

    وجه وصفی حال plume در زبان انگلیسی pluming است.

    سوم‌شخص مفرد plume چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد plume در زبان انگلیسی plumes است.

    ارجاع به لغت plume

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «plume» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/plume

    لغات نزدیک plume

    • - plumbous
    • - plumbum
    • - plume
    • - plumelet
    • - plumeria
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    New York nevertheless nail technician navigator NBD nell nero growth stimulate still water stewardship stoplight sponge solitary platitude قبض قد گشنیز قلمبه قیراط فراکسیون فرشته‌ی مقرب قبح تقبیح تقبیح کردن قباحت مغرور فیزیوتراپی فیزیولوژی اغماض
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.