با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Feather

ˈfeðər ˈfeðə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    feathers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable B2
    پَر
    • - as light as a feather
    • - مثل پرِ کاه
    • - a feather pillow
    • - متکای پر
    • - a feather in one's cap
    • - مایه‌ی افتخار، مایه‌ی مباهات
    • - in full/high feather
    • - سرحال، سردماغ، شاد
    • - smooth somebody's ruffled/rumpled feathers
    • - از دل کسی درآوردن، از کسی دلجویی کردن، کسی را آرام کردن
    • - You could have knocked me down with a feather.
    • - از تعجب خشکم زده بود، از تعجب دهانم باز مانده بود.
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
  • verb - transitive countable
    (تیر، کلاه و غیره) پَر زدن به، با پَر آراستن
    • - feather one's (own) nest
    • - (مجازی) جیب خود را پر کردن، بار خود بستن، پشت خود را بستن
    • - feather one's oar
    • - (دریانوردی) پارو را نیم چرخ دادن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد feather

  1. noun tuft of bird; plumage
    Synonyms: calamus, crest, down, fin, fluff, fringe, penna, pinion, pinna, plume, plumule, pompon, quill, shaft, spike, wing

Idioms

  • show the white feather

    ترس از خود نشان دادن، متزلزل شدن

    ترس از خود بروز دادن، بزدلی خود را ظاهر کردن

    (انگلیس - عامیانه) ترس از خود نشان دادن

ارجاع به لغت feather

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «feather» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/feather

لغات نزدیک feather

پیشنهاد بهبود معانی