گذشتهی ساده:
fringedشکل سوم:
fringedسومشخص مفرد:
fringesوجه وصفی حال:
fringingشکل جمع:
fringesحاشیه، کناره (جنگل و غیره)
his house stood at the fringe of the slum.
خانهی او در حاشیهی محلهی فقیرنشین قرار داشت.
the fringe of a forest
کنارهی جنگل
اقلیت، صفوف آخر (جمعیت)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the lunatic fringe of a political party
اقلیت نابخرد (یا بسیار افراطی) یک حزب سیاسی
The fringe of the environmental movement is made up of activists who are willing to take extreme measures to protect the planet.
صفوف آخر این جنبش زیستمحیطی متشکل از فعالانی است که مایل به انجام اقدامات افراطی برای محافظت از کرهی زمین هستند.
حاشیه (تزئینی)، شرابه (روی پارچه و غیره)
The Native American blanket was decorated with a fringe of leather tassels.
پتوی بومیان آمریکا با حاشیهای از منگولههای چرمی تزئین شده بود.
the fringes of a Persian rug
حاشیههای قالی ایرانی
The dancer's skirt had a beautiful fringe of silver sequins.
دامن رقصنده حاشیهی زیبایی از پولکهای نقرهای داشت.
انگلیسی بریتانیایی آرایش و پیرایش چتر (مو)
She decided to get a fringe because she wanted to change up her hairstyle.
او تصمیم گرفت چتر مو داشته باشد زیرا میخواست مدل موهایش را تغییر دهد.
The actress looked stunning with her fringe.
این هنرپیشه با چتر موی خود خیرهکننده به نظر میرسید.
ورزش حاشیه (زمین گلف)
The golfer's ball landed just on the fringe.
توپ گلفباز درست در حاشیه فرود آمد.
The fringe adds an element of difficulty to the game.
حاشیهی زمین گلف بازی را سخت میکند.
در حاشیهی جایی یا چیزی قرار گرفتن، حاشیهی جایی یا چیزی بودن
Trees fringed the lawn.
حاشیهی چمن درخت بود.
ریشهدار کردن، دارای حاشیهی تزئینی کردن، شرابهدار کردن
She decided to fringe the curtains in her living room.
تصمیم گرفت پردههای اتاق نشیمنش را ریشهدار کند.
(صفتگونه) فرعی، حاشیهای، جنبی
fringe groups
گروههای فرعی
fringe industries
صنایع جنبی
fringe costs
هزینههای فرعی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fringe» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fringe