فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Biannual

baɪˈænjuəl baɪˈænjuəl

معنی و نمونه‌جمله

adjective

شش ماهه، سالی دوبار، دوسال یکبار

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

a biannual check-up

معاینه‌ی پزشکی شش ماه یک بار

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد biannual

  1. adjective occurring twice a year
    Synonyms:
    half-yearly semiannual

ارجاع به لغت biannual

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «biannual» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/biannual

لغات نزدیک biannual

پیشنهاد بهبود معانی