گذشتهی ساده:
centeredشکل سوم:
centeredسومشخص مفرد:
centersوجه وصفی حال:
centeringشکل جمع:
centersاین لغت در انگلیسی بریتانیایی بهصورتِ centre نوشته میشود.
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
متمرکز بودن بر
تأکید کردن بر، متمرکز شدن بر
(مکانیک) مرکز رانش، مرکز فرازمانی
مرکز خنککننده، هرگونه مکان یا مرکز دارای تأسیسات خنککننده و تهویهی مطبوع (اماکنی همچون مراکز خرید، کتابخانهها و مدارس که به سیستمهای سرمایشی مجهز هستند و مردم میتوانند برای رهایی از گرمای هوا در آنجا حضور یابند.)
(عامیانه) همهجا، همهی عالم، هرجا که فکر بکنی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «center» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/center