فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Hotbed

ˈhɑːtbed ˈhɒtbed
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    سرچشمه، منبع، بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر و یا به‌وسیله‌ی دیگری گرم شده باشد، محل یا محیطی که در آن رویش و پیشرفت سریع باشد
    • - Universities became hotbeds of communism.
    • - دانشگاه‌ها محل نشو و نمو کمونیسم شدند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت hotbed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hotbed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hotbed

لغات نزدیک hotbed

پیشنهاد بهبود معانی