نیمه راه، وسط مسیر، متوسط، میانجی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Midway in the journey of this life, I found myself in a dark forest.
(دانته) در نیمهی راه سفر این زندگانی خود را در جنگل تاریکی یافتم.
midway to the top of the mountain
در نیمهی راه قلهی کوه
a midway change of Locomotives
تغییر لوکوموتیوها در وسط سفر
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «midway» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/midway