آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۷ شهریور ۱۴۰۴

    Mid

    mɪd mɪd

    معنی mid | جمله با mid

    preposition

    ادبی قدیمی وسطِ، میانِ

    The travelers set up camp in the mid of the dense forest.

    مسافران در وسطِ جنگل انبوه اردو زدند.

    She found herself lost in the mid of the bustling city streets.

    او خود را در میان خیابان‌های شلوغ شهر گم کرده بود.

    adjective prefix

    نیمه‌ی، وسطِ، میانه‌ی، اواسط

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    The mid-summer sun was scorching hot.

    آفتاب نیمه‌ی تابستان سوزان بود.

    mid-afternoon

    میانه‌ی بعدازظهر

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Mid-March is a busy time for college students due to midterm exams.

    اواسط مارس به دلیل امتحانات میان‌ترم زمان شلوغی برای دانشجویان است.

    adjective

    میانی، وسطی

    the mid finger

    انگشت میانی

    midrib

    رگ‌برگ میانی

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد mid

    1. adjective at, in, near, or being the center
      Synonyms:
      middle central median medial center
    1. adjective not extreme
      Synonyms:
      middle central intermediate median medial mean midway middle-of-the-road intervening

    سوال‌های رایج mid

    معنی mid به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «mid» در زبان فارسی به «وسطِ» یا «میانِ» ترجمه می‌شود.

    این واژه به موقعیت یا زمانی اشاره دارد که چیزی در مرکز یا میان دو نقطه، حالت یا دوره قرار دارد. «mid» به‌طور معمول به‌عنوان پیشوند در زبان انگلیسی استفاده می‌شود و نقش آن مشخص کردن نقطه‌ی میانی یا فاصله‌ی تقریبی بین دو حد است. این پیشوند کاربرد گسترده‌ای در مکالمه‌ی روزمره، نوشتار رسمی و حتی متون علمی دارد و برای تعیین موقعیت زمانی، مکانی یا ترتیبی به‌کار می‌رود.

    از منظر زمانی، «mid» نشان‌دهنده‌ی نقطه‌ی میانی یک دوره یا زمان خاص است. برای مثال، mid-July به معنای «اواسط ماه ژوئیه» است و اشاره به زمانی در حدود مرکز این ماه دارد. مشابه آن، mid-1990s به معنای «اواسط دهه‌ی ۱۹۹۰» است و نشان می‌دهد که موضوع مورد بحث در وسط بازه‌ی زمانی آن دهه قرار دارد. این کاربرد باعث می‌شود تا نویسندگان و گویندگان بتوانند زمان تقریبی یا محل وقوع رویدادها را با دقت و اختصار بیان کنند.

    از نظر مکانی، «mid» نیز موقعیت میانی را توصیف می‌کند. برای مثال، midtown به معنای «مرکز شهر» و midpoint به معنای «نقطه‌ی میانی» بین دو مکان یا دو نقطه است. این استفاده‌ها در زندگی روزمره و علوم مهندسی اهمیت دارد، زیرا تعیین نقطه‌ی میانی می‌تواند در برنامه‌ریزی شهری، طراحی مسیرها، تقسیم‌بندی زمین یا تحلیل داده‌های مکانی نقش داشته باشد.

    «mid» همچنین در ترکیبات دیگر معانی نمادین یا مجازی پیدا می‌کند. برای مثال، mid-career به معنای «میان دوران شغلی» و midlife به معنای «میان زندگی» است که به دوره‌های میانی مسیر شغلی یا زندگی فرد اشاره دارد. این کاربردها نشان می‌دهد که «mid» می‌تواند فقط به مکان و زمان فیزیکی محدود نشود و مفاهیم انتزاعی‌تر را نیز پوشش دهد، به‌ویژه وقتی بخواهیم بر موقعیت میانی در یک فرایند یا مسیر تمرکز کنیم.

    از نظر زبانی، «mid» پیشوندی بسیار انعطاف‌پذیر است و می‌توان آن را با انواع اسامی و صفات ترکیب کرد تا موقعیت میانی، مرکزی یا میانه‌ای را توصیف کند. این انعطاف‌پذیری باعث شده تا «mid» در متون مختلف، از مقالات علمی گرفته تا متون روزمره، نقش مهمی ایفا کند. «mid» به‌عنوان پیشوند یا صفت میانجی، وسیله‌ای برای دقیق و سریع بیان کردن نقطه‌ی میانی در زمان، مکان یا شرایط مختلف محسوب می‌شود.

    ارجاع به لغت mid

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «mid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mid

    لغات نزدیک mid

    • - micturate
    • - micturition
    • - mid
    • - mid most
    • - mid-atlantic
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    واژه سال 2025 دیکشنری ها

    واژه سال 2025 دیکشنری ها

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    belongings friendship meet up meetup healthy pussy hearer hearing-impaired heart and soul heartbeat heartthrob heartwarming heavenward association heck محذور محسن مدهوش مرعی مزاح مزمزه مستحق مستغلات مستقبل مستور مشکین لاغری لاک غلط‌گیر لباس زنانه لباس عروس
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.