آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Mid

mɪd mɪd

معنی mid | جمله با mid

preposition

ادبی قدیمی وسطِ، میانِ

The travelers set up camp in the mid of the dense forest.

مسافران در وسطِ جنگل انبوه اردو زدند.

She found herself lost in the mid of the bustling city streets.

او خود را در میان خیابان‌های شلوغ شهر گم کرده بود.

adjective prefix

نیمه‌ی، وسطِ، میانه‌ی، اواسط

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The mid-summer sun was scorching hot.

آفتاب نیمه‌ی تابستان سوزان بود.

mid-afternoon

میانه‌ی بعدازظهر

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Mid-March is a busy time for college students due to midterm exams.

اواسط مارس به دلیل امتحانات میان‌ترم زمان شلوغی برای دانشجویان است.

adjective

میانی، وسطی

the mid finger

انگشت میانی

midrib

رگ‌برگ میانی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد mid

  1. adjective at, in, near, or being the center

سوال‌های رایج mid

معنی mid به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «mid» در زبان فارسی به «وسطِ» یا «میانِ» ترجمه می‌شود.

این واژه به موقعیت یا زمانی اشاره دارد که چیزی در مرکز یا میان دو نقطه، حالت یا دوره قرار دارد. «mid» به‌طور معمول به‌عنوان پیشوند در زبان انگلیسی استفاده می‌شود و نقش آن مشخص کردن نقطه‌ی میانی یا فاصله‌ی تقریبی بین دو حد است. این پیشوند کاربرد گسترده‌ای در مکالمه‌ی روزمره، نوشتار رسمی و حتی متون علمی دارد و برای تعیین موقعیت زمانی، مکانی یا ترتیبی به‌کار می‌رود.

از منظر زمانی، «mid» نشان‌دهنده‌ی نقطه‌ی میانی یک دوره یا زمان خاص است. برای مثال، mid-July به معنای «اواسط ماه ژوئیه» است و اشاره به زمانی در حدود مرکز این ماه دارد. مشابه آن، mid-1990s به معنای «اواسط دهه‌ی ۱۹۹۰» است و نشان می‌دهد که موضوع مورد بحث در وسط بازه‌ی زمانی آن دهه قرار دارد. این کاربرد باعث می‌شود تا نویسندگان و گویندگان بتوانند زمان تقریبی یا محل وقوع رویدادها را با دقت و اختصار بیان کنند.

از نظر مکانی، «mid» نیز موقعیت میانی را توصیف می‌کند. برای مثال، midtown به معنای «مرکز شهر» و midpoint به معنای «نقطه‌ی میانی» بین دو مکان یا دو نقطه است. این استفاده‌ها در زندگی روزمره و علوم مهندسی اهمیت دارد، زیرا تعیین نقطه‌ی میانی می‌تواند در برنامه‌ریزی شهری، طراحی مسیرها، تقسیم‌بندی زمین یا تحلیل داده‌های مکانی نقش داشته باشد.

«mid» همچنین در ترکیبات دیگر معانی نمادین یا مجازی پیدا می‌کند. برای مثال، mid-career به معنای «میان دوران شغلی» و midlife به معنای «میان زندگی» است که به دوره‌های میانی مسیر شغلی یا زندگی فرد اشاره دارد. این کاربردها نشان می‌دهد که «mid» می‌تواند فقط به مکان و زمان فیزیکی محدود نشود و مفاهیم انتزاعی‌تر را نیز پوشش دهد، به‌ویژه وقتی بخواهیم بر موقعیت میانی در یک فرایند یا مسیر تمرکز کنیم.

از نظر زبانی، «mid» پیشوندی بسیار انعطاف‌پذیر است و می‌توان آن را با انواع اسامی و صفات ترکیب کرد تا موقعیت میانی، مرکزی یا میانه‌ای را توصیف کند. این انعطاف‌پذیری باعث شده تا «mid» در متون مختلف، از مقالات علمی گرفته تا متون روزمره، نقش مهمی ایفا کند. «mid» به‌عنوان پیشوند یا صفت میانجی، وسیله‌ای برای دقیق و سریع بیان کردن نقطه‌ی میانی در زمان، مکان یا شرایط مختلف محسوب می‌شود.

ارجاع به لغت mid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mid

لغات نزدیک mid

پیشنهاد بهبود معانی