Micturate

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    micturated
  • شکل سوم:

    micturated
  • سوم شخص مفرد:

    micturates
  • وجه وصفی حال:

    micturating
  • ادرار کردن، دفع بول کردن، شاشیدن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد micturate

  1. verb Eliminate urine
    Synonyms: make, urinate, piddle, puddle, piss, pee, pee-pee, make-water, relieve-oneself, take-a-leak, spend-a-penny, wee, wee-wee, pass-water

ارجاع به لغت micturate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «micturate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/micturate

لغات نزدیک micturate

پیشنهاد بهبود معانی