فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Micturate

گذشته‌ی ساده:

micturated

شکل سوم:

micturated

سوم‌شخص مفرد:

micturates

وجه وصفی حال:

micturating

معنی

ادرار کردن، دفع بول کردن، شاشیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد micturate

  1. verb eliminate urine
    Synonyms:
    pee urinate wee pass-water make-water relieve-oneself make piddle piss wee-wee pee-pee take-a-leak spend-a-penny puddle

ارجاع به لغت micturate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «micturate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/micturate

لغات نزدیک micturate

پیشنهاد بهبود معانی