گذشتهی ساده:
peedشکل سوم:
peedسومشخص مفرد:
peesوجه وصفی حال:
peeingجیش کردن، شاشیدن
The child peed in his pants.
کودک در شلوارش جیش کرد.
I always make sure to pee before going to bed to avoid waking up in the middle of the night.
من همیشه قبل از رفتن به رختخواب میشاشم تا در نیمهشب از خواب بیدار نشم.
جیش، شاش (عمل جیش کردن و شاشیدن)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Holding in her pee for so long caused her extreme discomfort.
نگه داشتن جیش برای مدت طولانی باعث ناراحتی شدید او شد.
I went for pee.
رفتم بشاشم.
انگلیسی بریتانیایی پنی (واحد پولی برابر با یکصدم پوند)
I found a pee on the ground and picked it up.
یه پنی روی زمین پیدا کردم و اون رو برداشتم.
She gave me five pees for my birthday.
برای تولدم پنج پنی به من داد.
Can you lend me a pee?
میشه یه پنی به من قرض بدی؟
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pee» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pee