گذشتهی ساده:
wateredشکل سوم:
wateredسومشخص مفرد:
watersوجه وصفی حال:
wateringشکل جمع:
watersآب
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
Please give me a glass of water.
لطفاً لیوانی آب به من بدهید.
If there is no water, we will die of thirst.
اگر آب نباشد؛ از تشنگی هلاک میشویم.
Our water was from springs.
آب نوشیدنی ما از چشمهسارها تأمین میشد.
They threatened to turn off the water.
تهدید کردند که آب را خواهند بست.
سطح آب (یک جا)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We were waiting for low water.
ما منتظر جزر بودیم.
High water was at six o'clock.
مد در ساعت شش بود.
قدیمی ادرار
The doctor asked the patient to provide a sample of water for testing.
پزشک از بیمار خواست تا نمونهای از ادرار برای آزمایش ارائه دهد.
The color of the water can vary depending on a person's hydration levels.
رنگ ادرار بسته به میزان هیدراتاسیون فرد میتواند متفاوت باشد.
آبها، دریاها (waters)
Iran's territorial waters
آبهای ساحلی ایران
an invasion of British waters
تجاوز به دریاهای ساحلی انگلستان
کیسهی آب (نوزاد)
After the water broke, the labor became easy.
پس از پارهشدن کیسهی آب، زایمان آسان شد.
The mother-to-be was excited to feel her baby moving in the waters.
مادر آینده از احساس حرکت نوزادش در کیسهی آب هیجانزده بود.
آب معدنی (the waters)
She drinks the waters for rheumatism.
برای روماتیسم آب معدنی مینوشد.
The waters of this ancient spring are said to have curative properties.
گفته میشود آب معدنی این چشمهی باستانی خواص درمانی دارد.
آب دادن، آبیاری کردن
Pari watered the flowers.
پری گلها را آب داد.
The orchard is watered once a week.
باغ میوه هفتهای یک بار آبیاری میشود.
to water the horses
به اسبها آب دادن
آب آمدن، جاری شدن اشک (چشم)، آب افتادن (دهان)
My eyes were watering from the smoke.
دود چشمانم را پر از اشک کرد.
Her mouth watered as she waited for dinner.
وقتی منتظر شام بود، دهانش آب افتاد.
–آب (water-)
Pollution threatens the habitat of freshwater fish.
آلودگی زیستگاه ماهیان آبشیرین را تهدید میکند.
A saltwater lagoon is home to a diverse range of aquatic species.
تالاب آبشور محل زندگی طیف متنوعی از گونههای آبزی است.
اقتصاد سهام آبکی (سهامی که حجم آن بیش از داراییهای خود شرکت صادرکنندهی سهام باشد)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی اقتصاد
The stock market was flooded with worthless water.
بازار سهام با سهام آبکی بیارزش غرق شد.
Shareholders watched helplessly as the value of their water plummeted.
سهامداران با درماندگی شاهد سقوط ارزش سهام آبکی خود بودند.
اقتصاد زیادنمایی (نشر سهام بهطوری که ارزش کل آنها از ارزش داراییهای شرکت بیشتر باشد)
Shareholders were stunned to learn that the company's profits were based on nothing but water.
سهامداران وقتی فهمیدند که سود شرکت براساس چیزی جز زیادنمایی نیست، متحیر شدند.
The SEC launched an investigation into the company's suspicious water.
کمیسیون بورس و اوراق بهادار (آمریکا) تحقیقاتی در مورد زیادنمایی مشکوک این شرکت آغاز کرد.
اقتصاد سهام آبکی نشر کردن
It is illegal to water in order to deceive investors.
سهام آبکی نشر کردن به منظور فریب سرمایهگذاران غیرقانونی است.
The company decided to water to attract more investors.
این شرکت برای جذب سرمایهگذاران بیشتر تصمیم به سهام آبکی نشر کردن گرفت.
آب ریختن، آب قاتی کردن
When we had guests Soghra would water the soup.
هروقت میهمان داشتیم، صغرا توی آبگوشت آب میریخت.
The chef watered the sauce.
سرآشپز در سس آب قاتی کرد.
جاری بودن در، سیراب کردن، آب رساندن، آبیاری کردن (در مورد رود)
Zayandeh-Rood waters a part of the Esfahan plain.
زایندهرود بخشی از دشت اصفهان را سیراب میکند.
با کشتی، از راه دریا (یا رودخانه)
1- آب داشتن، آب در خود نگاه داشتن 2- منطقی بودن، با واقعیات جور درآمدن
برای دستیابی به نفت (یا آب) چاه زدن
(کشاورزی - مقدار آب لازم برای کشت هر محصول در یک ایکر acre) آبشخور، آبخور
ایستاده شنا کردن، در جا شنا کردن
1- آب داشتن، آب در خود نگاه داشتن 2- منطقی بودن، با واقعیات جور درآمدن
به دردسر افتادن، دچار گرفتاری شدن، توی هَچَل افتادن، در مخمصه بودن
(بهویژه درمورد پول و خرج) مثل ریگ، بیحساب و کتاب
دهان کسی را آب انداختن، سخت مشتاق کردن
1- شاشیدن، ادرار (خالی) کردن (to pass water هم میگویند) 2- (قایق و غیره- بهخاطر سوراخ) آب به خود راه دادن
دلسرد کردن، رد کردن، نپذیرفتن، سردی از خود نشان دادن
هرکسی به اندازهی استعداد و جربزهاش ترقی میکند
آزمودن، اکتشاف کردن، مزهی دهن کسی را فهمیدن، (کاری را) بهطور آزمایشی انجام دادن
کاری که شده است و قابلجبران نیست، کاری که از کار گذشته است، زیان و غیره که غصه خوردن دربارهی آن بیفایده است، عمل انجام شده
در معرض خطر، پا در هوا، در وضع بد
رشتههای خویشاوندی از روابط دیگر پایاتر و قویترند.
1- (قایقرانی) با پارو یا پروانهی موتور قایق را به عقب راندن، در جهت عکس راندن 2- از ادعای خود صرفنظر کردن، مجاب شدن، تصدیق کردن، لنگ انداختن
بیتأثیر، بیواکنش
take to something like duck to water
خیلی خوب آموختن، مثل آب انجام دادن
سختی بسیار کشیدن، سرد و گرم روزگار چشیدن
از آب گلآلود ماهی گرفتن، از اوضاع نابهسامان به سود خود استفاده کردن
ناراحت، در جایی نامناسب، در محذور
غصهی کار شده را نباید خورد
آب و روغن با هم مخلوط نمیشوند، چیزهای نامتجانس را نمیتوان تلفیق کرد
(با وجود خطر، گرفتاری مالی و...) خود را سر پا نگه داشتن، گلیم خود را از آب بیرون کشیدن
درحال پیشرفت منظم، در وضع ثابت و اطمینانبخش
غریبی کردن، احساس عدم تعلق داشتن، معذب بودن
you can lead a horse to water, but you can't make him drink
نمیتونی کسی رو به انجام کاری مجبور کنی (میتونی به کسی پیشنهاد خوبی بدی، اما نمیتونی وادارش کنی که انجامش بده)
آب (Water) یکی از مهمترین و حیاتیترین عناصر موجود در طبیعت است که در زندگی روزمره انسانها و بسیاری از موجودات زنده نقش کلیدی دارد. این ماده به صورت مایع، جامد (یخ) و گاز (بخار) وجود دارد و در تمامی اشکال خود ویژگیهای خاصی دارد. آب با فرمول شیمیایی H₂O از دو اتم هیدروژن و یک اتم اکسیژن تشکیل شده است.
معانی و کاربردهای آب
1. منبع حیات: آب به عنوان یکی از اصلیترین منابع حیات شناخته میشود. تمامی موجودات زنده برای زنده ماندن به آب نیاز دارند. بدن انسان به طور میانگین حدود 60 درصد از آب تشکیل شده است و برای عملکرد صحیح اندامها و فرآیندهای بیوشیمیایی نیاز به آب دارد.
2. محل حلکننده: آب به عنوان یک حلال قوی شناخته میشود و میتواند انواع مختلف مواد را در خود حل کند. این ویژگی باعث میشود که آب در فرآیندهای شیمیایی و بیوشیمیایی نقش مهمی ایفا کند.
3. تنظیم دما: آب به عنوان یک وسیله تنظیم دما عمل میکند. به دلیل ظرفیت حرارتی بالای آن، آب میتواند دما را در مناطق مختلف تنظیم کند و از نوسانات شدید دما جلوگیری کند.
4. کشاورزی: آب یکی از عوامل اصلی در کشاورزی و تولید محصولات غذایی است. آبیاری مناسب و منظم میتواند به افزایش عملکرد محصولات کمک کند.
5. صنعت: در صنایع مختلف، آب به عنوان ماده اولیه یا برای خنکسازی و حل کردن مواد استفاده میشود. بسیاری از فرآیندهای صنعتی به آب نیاز دارند.
نکات جالب درباره آب
1. آب و تغییرات فیزیکی: آب در دماهای مختلف میتواند به سه حالت جامد، مایع و گاز تبدیل شود. این تغییرات به دلیل ساختار مولکولی خاص آب و پیوندهای هیدروژنی بین مولکولها است.
2. آب و زندگی دریایی: اقیانوسها و دریاها به عنوان بزرگترین منابع آب کره زمین، زیستگاههای متنوعی برای موجودات دریایی فراهم میکنند. این اکوسیستمها نقش مهمی در حفظ تعادل زیستمحیطی دارند.
3. آب و فرهنگ: آب در بسیاری از فرهنگها و ادیان به عنوان نماد پاکی و زندگی شناخته میشود. به عنوان مثال، در آیینهای مذهبی، آب به عنوان وسیلهای برای تطهیر و پاکسازی استفاده میشود.
4. آب و سلامتی: مصرف آب به میزان کافی برای حفظ سلامتی ضروری است. کمبود آب میتواند به مشکلات جدی سلامتی منجر شود، از جمله کمآبی، خستگی و اختلالات کلیوی.
5. منابع آب شیرین: تنها حدود 3 درصد از آبهای روی زمین آب شیرین است و بیشتر آن در یخچالهای طبیعی و آبهای زیرزمینی ذخیره شده است. این نکته نشان میدهد که مدیریت منابع آب شیرین بسیار حیاتی است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «water» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/water