با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Watchword

    ˈwɑːtʃwɜːrd / / ˈwɒːtʃ- ˈwɒtʃwɜːd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    اسم شب، شعار حزبی، شعار حزب، کلمه رمزی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - the watchword of the conservatives is "law and order"
    - ورد زبان محافظه‌کاران‌ «نظم و قانون» است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد watchword

    1. noun A secret word or phrase known only to a restricted group
      Synonyms: password, countersign, parole, sign, cry, signal, cue, motto, war cry, rallying cry, word, shibboleth, battle cry, slogan

    ارجاع به لغت watchword

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «watchword» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/watchword

    لغات نزدیک watchword

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی