فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Slogan

ˈsloʊɡən ˈsləʊɡən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    slogans

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable C1
    شعار
    • - We reject the slogan "peace at any price."
    • - ما شعار «صلح به هر قیمتی» را رد می‌کنیم.
    • - The restaurant's slogan, "Delicious food, friendly service," attracted many customers.
    • - شعار این رستوران «غذاهای خوشمزه، سرویس‌دهی دوستانه» مشتریان زیادی را به خود جذب کرد.
  • noun countable
    نعره‌ی جنگی، عربده‌ی نبرد‌، فریاد یورش، فریاد احضار به جنگ (در اسکاتلند و ایرلند)
    • - The powerful slogan echoed through the hills as the clan prepared for another skirmish.
    • - در حالی که قبیله برای درگیری دیگری آماده می‌شد، نعره‌ی جنگی قوی‌ای در میان تپه‌ها طنین‌انداز شد.
    • - The clan members chanted their slogan.
    • - اعضای قبیله عربده‌ی نبرد‌ خود را سر دادند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد slogan

  1. noun motto
    Synonyms: byword, catchphrase, catchword, expression, idiom, jingle, phrase, proverb, rallying cry, saying, shibboleth, trademark, war cry, watchword

ارجاع به لغت slogan

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «slogan» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/slogan

لغات نزدیک slogan

پیشنهاد بهبود معانی