آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۷ شهریور ۱۴۰۴

    Phrase

    freɪz freɪz

    گذشته‌ی ساده:

    phrased

    شکل سوم:

    phrased

    سوم‌شخص مفرد:

    phrases

    وجه وصفی حال:

    phrasing

    شکل جمع:

    phrases

    معنی phrase | جمله با phrase

    noun countable

    دستور زبان زبان‌شناسی عبارت

    link-banner

    آموزش دستور زبان انگلیسی از مبتدی تا پیشرفته

    مشاهده

    A phrase can function as the subject or object of a sentence.

    عبارت می‌تواند فاعل یا مفعول جمله باشد.

    A prepositional phrase provides additional details about location or time.

    عبارت قیدی جزئیات بیشتری در مورد مکان یا زمان ارائه می‌دهد.

    noun countable B1

    عبارت (گروه کوتاهی از کلمات که اغلب با هم می‌آیند و معنای خاصی دارند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    Can you explain the meaning of this phrase to me?

    آیا می‌شه معنی این عبارت رو برام توضیح بدی؟

    The phrase "time flies" is commonly used to express how quickly time passes.

    از عبارت «زمان می‌گذرد» معمولاً برای بیان سرعت گذر زمان استفاده می‌شود.

    noun countable

    موسیقی فراز، عبارت (واحدی دارای متر (موزون) که به‌تنهایی احساس موسیقایی کاملی دارد)

    The pianist played a beautiful phrase.

    نوازنده‌ی پیانو فراز زیبایی را نواخت.

    The singer added her own unique style to the phrase.

    این خواننده سبک منحصر‌به‌فرد خود را به این فراز افزود.

    verb - transitive

    بیان کردن، به بیان درآوردن (با انتخاب کلمات خاص)

    He was unable to phrase his ideas.

    او قادر نبود اندیشه‌های خود را بیان کند.

    He carefully phrased his question.

    پرسشش را با دقت به بیان درآورد.

    noun

    شیوه‌ی بیان، سبک بیان

    Her phrase is unique.

    شیوه‌ی بیان او منحصر‌به‌فرد است.

    I admire your phrase.

    سبک بیان شما را تحسین می‌کنم.

    noun

    مجموعه‌حرکات سلسله‌وار (در رقص)

    The dancers executed the intricate phrase with precision.

    رقصندگان مجموعه‌حرکات سلسله‌وار پیچیده را با دقت اجرا کردند.

    The choreographer taught us a new phrase.

    طراح رقص مجموعه‌حرکات سلسله‌وار جدیدی را به ما یاد داد.

    verb - transitive

    موسیقی فرازبندی کردن، عبارت‌بندی کردن

    The pianist skillfully phrased the piece.

    پیانیست قطعه را ماهرانه فرازبندی کرد.

    The accomplished guitarist knows how to phrase the chords.

    گیتاریست ماهر می‌داند که آکوردها را چطور عبارت‌بندی کند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد phrase

    1. noun group of words; way of speaking
      Synonyms:
      expression idiom saying terminology diction phrasing wording locution remark utterance verbiage byword catchphrase catchword maxim motto parlance shibboleth slogan styling tag verbalism wordage group of words way of speaking
    1. verb express in words carefully
      Synonyms:
      say put utter voice word present couch frame formulate put into words term

    سوال‌های رایج phrase

    گذشته‌ی ساده phrase چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده phrase در زبان انگلیسی phrased است.

    شکل سوم phrase چی میشه؟

    شکل سوم phrase در زبان انگلیسی phrased است.

    شکل جمع phrase چی میشه؟

    شکل جمع phrase در زبان انگلیسی phrases است.

    وجه وصفی حال phrase چی میشه؟

    وجه وصفی حال phrase در زبان انگلیسی phrasing است.

    سوم‌شخص مفرد phrase چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد phrase در زبان انگلیسی phrases است.

    معنی phrase به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «phrase» در زبان فارسی به «عبارت» ترجمه می‌شود.

    «عبارت» به مجموعه‌ای از کلمات گفته می‌شود که به هم پیوسته‌اند و معنا یا مفهوم مشخصی را منتقل می‌کنند. برخلاف جمله که معمولاً دارای فاعل و فعل است، یک عبارت می‌تواند کوتاه‌تر باشد و صرفاً یک ایده، توصیف یا دستور را بیان کند. عبارات در زبان گفتاری و نوشتاری بسیار کاربرد دارند و ابزار اصلی برای بیان دقیق و روان افکار، احساسات و اطلاعات محسوب می‌شوند.

    در آموزش زبان، درک و استفاده از عبارات اهمیت ویژه‌ای دارد. یادگیری عبارات ثابت، اصطلاحات و ترکیبات کلمات به فرد کمک می‌کند تا ارتباطات طبیعی‌تر و مؤثرتری برقرار کند. برای مثال، عبارت‌هایی مانند «take a break» یا «in the long run» مفهوم مشخصی دارند که تنها با ترکیب کلمات قابل فهم می‌شوند و ترجمه لغت به لغت نمی‌تواند معنای واقعی آن‌ها را منتقل کند.

    عبارات همچنین در نوشتار ادبی و علمی نقش مهمی دارند. نویسندگان و سخنرانان با استفاده از عبارات مناسب می‌توانند متن خود را غنی‌تر، روان‌تر و جذاب‌تر کنند. یک عبارت خوب، هم معنا را به شکل دقیق منتقل می‌کند و هم زیبایی و آهنگ طبیعی زبان را حفظ می‌کند. انتخاب عبارات مناسب در نوشتار یا گفتار می‌تواند تأثیر پیام را افزایش دهد و مخاطب را به درک بهتر و تجربه عمیق‌تر دعوت کند.

    از نظر زبان‌شناسی، عبارات می‌توانند نقش‌های مختلفی در جمله داشته باشند، مانند قید، صفت، اسم یا ترکیبی از آن‌ها. شناخت ساختار و کارکرد عبارات به فرد کمک می‌کند تا زبان را به‌صورت انعطاف‌پذیر و مؤثر استفاده کند و مهارت‌های نگارشی و گفتاری خود را تقویت نماید.

    «phrase» یا «عبارت» واحدی اساسی در زبان است که بیانگر مفهوم، فکر یا دستور مشخصی است. این واژه نشان‌دهنده اهمیت ترکیب صحیح کلمات برای انتقال معنا و ایجاد ارتباط مؤثر است و یادگیری و استفاده مناسب از عبارات، پایه‌ای برای مهارت‌های زبانی قوی و ارتباطات موفق در زندگی روزمره و حرفه‌ای محسوب می‌شود.

    ارجاع به لغت phrase

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «phrase» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/phrase

    لغات نزدیک phrase

    • - phrasal
    • - phrasal verb
    • - phrase
    • - phrase structure
    • - phraseless
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.