Maxim

ˈmæksɪm ˈmæksɪm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
پند، مثل، گفته اخلاقی، قاعده کلی، اصل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد maxim

  1. noun saying
    Synonyms: adage, aphorism, apophthegm, axiom, belief, brocard, byword, canon, commonplace, device, dictum, epithet, formula, law, moral, motto, platitude, precept, prescript, proverb, rule, saw, tenet, theorem, truism

ارجاع به لغت maxim

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «maxim» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/maxim

لغات نزدیک maxim

پیشنهاد بهبود معانی