امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Maxillary

American: ˈmæksʌleriː British: mækˈsɪlərɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
آرواره‌ای

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد maxillary

  1. noun The jaw in vertebrates that is fused to the cranium
    Synonyms: upper jaw, maxilla, upper jawbone

ارجاع به لغت maxillary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «maxillary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/maxillary

لغات نزدیک maxillary

پیشنهاد بهبود معانی