شکل جمع:
maxisپوشاک بلند
She wore an elegant maxi dress to the formal event.
در این مراسم رسمی یک لباس بلند شیک پوشیده بود.
The maxi skirt swayed gently in the breeze.
دامن بلند با وزش نسیم بهآرامی تکان میخورد.
پوشاک ماکسی (نوعی لباس بلند که یا تا زانو است و یا تا قوزک پا میرسد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She wore a beautiful maxi to the wedding
او در عروسی ماکسی زیبایی به تن داشت.
Her maxi swayed gracefully with each step she took.
با هر قدمی که برمیداشت، ماکسیاش بهزیبایی تکان میخورد.
بیشازحد بزرگ
maxi-pizza
پیتزای بیشازحد بزرگ
The movie theater is equipped with a maxi-screen.
این سالن سینما مجهز به صفحهنمایش بیشازحد بزرگ است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «maxi» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/maxi