فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Terminology
ˌtɜrːməˈnɑːlədʒi
ˌtɜːməˈnɒlədʒi
شکل جمع:
terminologiesمعنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
noun
countable
uncountable
اصطلاحات، واژگان، دانش‌واژه‌ها، ترمینولوژی
Learning the terminology of finance is vital for making informed decisions.
یادگیری اصطلاحات مالی برای تصمیم‌گیری آگاهانه حیاتی است.
scientific terminology
واژگان علمی
نمونه‌جمله‌های بیشتر
Art historians often delve deep into the terminology of artistic movements.
مورخان هنر اغلب به‌طور عمیق به ترمینولوژی جنبش‌های هنری می‌پردازند.
noun
اصطلاح‌شناسی، علم اصطلاحات
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He is the master of terminology.
او استاد اصطلاح‌شناسی است.
I study the terminology.
علم اصطلاحات را می‌خوانم.
مترادف و متضاد terminology
-
noun wordingSynonyms:language words vocabulary diction phrasing phraseology choice of words wordage locution turn of phrase jargon lingo nomenclature onomastics
لغات هم‌خانواده terminology
-
nounterminology
-
adjectiveterminological
-
adverbterminologically
ارجاع به لغت terminology
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «terminology» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/terminology
لغات نزدیک terminology
- - terminological
- - terminologically
- - terminology
- - terminus
- - termite