با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Vocabulary

-leri / / voʊ- vəˈkæbjələri / / vəʊ-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    vocabularies

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun A2
    واژگان، لغت، مجموع لغات یک زبان، فرهنگ لغات
  • noun
    واژگان
    • - You must learn the vocabulary at the end of each chapter.
    • - بایستی واژگان آخر هر فصل را یاد بگیرید.
    • - an intelligent man with a large vocabulary
    • - مردی باهوش با واژگانی گسترده
    • - Persian vocabulary contains many words of Arabic origin.
    • - واژگان فارسی حاوی واژه‌های بسیاری است که ریشه‌ی عربی دارند.
    • - He too used the classical vocabulary of columns and porticos.
    • - او سبک معماری کلاسیک یعنی ستون و رواق را به‌کار گرفت.
    • - He has an enormous musical vocabulary.
    • - در موسیقی ید طولایی دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد vocabulary

  1. noun language of a person or people
    Synonyms: cant, dictionary, glossary, jargon, lexicon, palaver, phraseology, terminology, thesaurus, wordbook, word-hoard, words, word-stock

ارجاع به لغت vocabulary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vocabulary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vocabulary

لغات نزدیک vocabulary

پیشنهاد بهبود معانی