امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dialect

ˈdaɪəlekt ˈdaɪəlekt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    dialects

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun C2
لهجه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun
لهجه، زبان محلی، گویش
- Lori is a dialect of the Persian language.
- لری یکی از گویش‌های زبان پارسی است.
- English is a West Germanic dialect.
- انگلیسی هم‌وند آلمانی باختری است.
- dialect songs
- سرودهای گویشی (یا محلی)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dialect

  1. noun local speech
    Synonyms:
    language tongue accent pronunciation idiom slang vernacular lingo jargon vocabulary localism regionalism patois argot terminology patter cant provincialism

ارجاع به لغت dialect

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dialect» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dialect

لغات نزدیک dialect

پیشنهاد بهبود معانی