فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Dialect

ˈdaɪəlekt ˈdaɪəlekt

شکل جمع:

dialects

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable C2

زبان‌شناسی گویش (زبان محلی)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Lori is a dialect of the Persian language.

لری یکی از گویش‌های زبان پارسی است.

Linguists study the differences between various dialects.

زبان‌شناسان تفاوت‌های بین گویش‌های مختلف را مطالعه می‌کنند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Some dialects use completely different grammar from standard Persian.

بعضی گویش‌ها دستور زبانی کاملاً متفاوتی نسبت به فارسی معیار دارند.

dialect songs

سرودهای گویشی (یا محلی)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dialect

  1. noun local speech
    Synonyms:
    language tongue accent pronunciation idiom slang vernacular lingo jargon vocabulary localism regionalism patois argot terminology patter cant provincialism

ارجاع به لغت dialect

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dialect» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dialect

لغات نزدیک dialect

پیشنهاد بهبود معانی