Pronunciation

prəˌnʌnsiˈeɪʃn prəˌnʌnsiˈeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    pronunciations

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun B1
تلفظ، بیان، ادای سخن، طرز تلفظ، سخن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- His English pronunciation is bad.
- تلفظ انگلیسی او بد است.
- the change in the pronunciation of words in any language
- تغییر تلفظ واژه‌ها در هر زبان
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pronunciation

  1. noun The way a word or a language is customarily spoken
    Synonyms: articulation, diction, elocution, orthoepy, utterance, intonation, accent, drawl, enunciation, phonemics, voicing, phonetics, phonology, speech, syllabification, twang
  2. adjective
    Synonyms: enunciative, incisive, orthoepic, orthoepical, orthoepistic, phonetic, syllabic
  3. verb
    Synonyms: articulate, enunciate, syllabicate, syllabify

ارجاع به لغت pronunciation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pronunciation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pronunciation

لغات نزدیک pronunciation

پیشنهاد بهبود معانی