آیکن بنر

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Proof

pruːf pruːf

شکل جمع:

proofs

معنی proof | جمله با proof

noun countable B2

اثبات، برهان، دلیل، گواه، نشانه، مدرک

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

مشاهده

Your claim is incapable of proof.

ادعای شما قابل‌ اثبات نیست.

the proof of a theory

اثبات یک نظریه

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Belief in the existence of God needs no proof.

ایمان به‌ وجود خدا نیازی به اثبات ندارد.

I am in love; my proof (is) this shredded heart

من عاشقم؛ گواه من این قلب چاک‌چاک

written proof

مدرک کتبی

noun countable

نمونه، چرک‌نویس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The first proof of this book was full of errors.

نمونه‌ی اول این کتاب پر از غلط بود.

adjective

مقاوم

Faith is proof against temptation.

ایمان در برابر وسوسه مقاوم است.

He is proof against criticism.

انتقاد خم به ابرویش نمی‌آورد.

verb - transitive

اثبات خواستن، نمونه‌ی آزمایشی برداشتن

verb - transitive

تصحیح کردن، غلط گیری کردن، نمونه خوانی کردن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد proof

  1. noun photographic print
    Synonyms:
    impression print pull repro slip trial print galley pass revise trial proof page proof galley proof stereo

Idioms

put to the proof

در محک آزمایش قراردادن، در معرض سنجش قرار دادن

the proof of the pudding is in the eating

مشک آنست که خود ببوید نه آنکه عطار گوید

لغات هم‌خانواده proof

  • noun
    proof

سوال‌های رایج proof

شکل جمع proof چی میشه؟

شکل جمع proof در زبان انگلیسی proofs است.

معنی proof به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی proof در زبان فارسی به «اثبات»، «مدرک» یا «گواه» ترجمه می‌شود.

این واژه در زبان انگلیسی کاربردهای گسترده و متنوعی دارد و بسته به زمینه‌ی استفاده، می‌تواند معانی مختلفی از جمله سند معتبر، دلیل محکم، یا فرایند تأیید یک فرضیه یا ادعا را در بر بگیرد. مفهوم proof در حوزه‌های علمی، حقوقی، ریاضی و حتی زندگی روزمره نقش کلیدی و بنیادی ایفا می‌کند.

از دیدگاه فلسفی و علمی، proof به معنای ارائه‌ی شواهد یا دلایلی است که یک ادعا یا فرضیه را به طور قاطع تأیید کنند. در علم، اثبات فرایندی است که با استفاده از آزمایش‌ها، مشاهدات و استدلال‌های منطقی، درستی یک نظریه را به اثبات می‌رساند. بدون وجود proof، نظریه‌ها تنها حدس و گمان باقی می‌مانند و اعتبار علمی خود را از دست می‌دهند. به همین دلیل، در پژوهش‌های علمی و تجربی، ارائه‌ی مدارک و داده‌های دقیق برای اثبات اهمیت فراوان دارد.

در ریاضیات، proof به معنای برهان است؛ فرآیندی منطقی و مرحله‌به‌مرحله که صحت یک گزاره‌ی ریاضی را به اثبات می‌رساند. برهان‌ها ساختاری منظم دارند و هر گام در آن بر اساس قواعد منطقی و تعاریف پذیرفته شده استوار است. بر خلاف اثبات‌های تجربی، برهان ریاضی همواره قطعی و بدون ابهام است و پایه‌ی استواری برای دانش ریاضی فراهم می‌کند.

در حوزه حقوق، proof به معنای مدارک و شواهدی است که برای اثبات جرم یا بی‌گناهی یک فرد ارائه می‌شود. مدارک و شواهد قانونی باید قابل قبول دادگاه باشند و معیارهای مشخصی برای اعتبار آن‌ها وجود دارد. در این زمینه، proof نقش تعیین‌کننده‌ای در روند دادرسی و عدالت ایفا می‌کند و بدون آن، امکان تصمیم‌گیری صحیح و عادلانه وجود ندارد.

در زندگی روزمره نیز واژه proof کاربرد دارد و به معنای داشتن دلیل، سند یا نشانه‌ای است که به درستی یک موضوع یا ادعا اعتبار می‌بخشد. برای مثال، در گفت‌وگوهای معمولی ممکن است گفته شود: «I have proof that he was there» — «من مدرکی دارم که ثابت می‌کند او آنجا بود». این کاربرد نشان‌دهنده‌ی اهمیت وجود شواهد و مدارک در تأیید گفته‌ها و اطمینان‌بخشی است.

واژه‌ی proof نمادی از جستجوی حقیقت و تأیید صحت است. این مفهوم بیانگر نیاز انسان به یقین، اطمینان و برهان در همه‌ی عرصه‌های زندگی است؛ از علم گرفته تا حقوق و روابط اجتماعی. بدون proof، بسیاری از تصمیم‌گیری‌ها و باورها فاقد پشتوانه‌ی محکم می‌مانند و جای خود را به شک و تردید می‌دهند.

ارجاع به لغت proof

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «proof» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/proof

لغات نزدیک proof

پیشنهاد بهبود معانی