۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Deposition

ˌdepəˈzɪʃən ˌdepəˈzɪʃn

شکل جمع:

depositions

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

حقوق شهادت (به سوگند)، سوگندنامه، شهادت‌نامه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

مشاهده

The lawyer reviewed the deposition to gather evidence for the case.

وکیل برای جمع‌آوری مدارک برای پرونده، شهادت را بررسی کرد.

The court required the witness to give a deposition under oath.

دادگاه شاهد را ملزم به ادای شهادت‌نامه کرد.

noun uncountable formal

خلع، عزل، برکناری (شخص)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The deposition of the CEO shocked the company's employees.

عزل مدیرعامل، کارکنان شرکت را شوکه کرد.

The deposition of the judge was controversial

خلع قاضی بحث‌برانگیز بود.

noun countable uncountable

ته‌نشینی، رسوب، نهشته‌گذاری، ته‌نشست، نهشت

The geologist studied the deposition of volcanic ash in the area.

این زمین‌شناس رسوب خاکستر آتشفشانی در این منطقه را بررسی کرد.

The deposition of sand on the beach created a soft, sandy surface for beachgoers to enjoy.

ته‌نشست ماسه در ساحل، سطحی نرم و شنی را ایجاد کرد تا ساحل‌نشینان لذت ببرند.

noun uncountable

شیمی چگالش (فرایندی ترمودینامیکی که در آن ماده از حالت گاز به جامد تبدیل می‌شود)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

مشاهده

The scientist conducted a deposition experiment.

این دانشمند آزمایش چگالش انجام داد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد deposition

  1. noun dethroning, ousting
    Synonyms:
    removal dismissal discharge ejection displacement overthrow degradation impeachment unfrocking
  1. noun attestation of truth, especially in legal matters
    Synonyms:
    testimony evidence declaration announcement affirmation affidavit sworn statement allegation

سوال‌های رایج deposition

معنی deposition به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «deposition» در زبان فارسی به «سوگندنامه»، «شهادت‌نامه» یا «بیان شفاهی شهادت» ترجمه می‌شود. (توجه داشته باشید که این کلمه در زبان حقوقی کاربرد دارد و معنای آن بیشتر به شهادت یا اظهارنظر رسمی در جریان دادرسی اشاره می‌کند.)

در حقوق و نظام‌های قضایی، deposition به فرایند ثبت و ضبط شهادت یا اظهارات یک شاهد یا طرف دعوا به صورت کتبی یا ضبط صوتی-تصویری گفته می‌شود که معمولاً پیش از جلسه دادگاه انجام می‌گیرد. هدف از این فرایند، جمع‌آوری اطلاعات، شواهد و اظهارات طرفین برای روشن شدن موضوع پرونده و آماده‌سازی دادگاه است. deposition معمولاً با حضور وکلای طرفین و مأمور رسمی قضایی صورت می‌گیرد و می‌تواند به‌عنوان سندی معتبر در دادگاه مورد استفاده قرار گیرد.

این فرایند نقش مهمی در آماده‌سازی پرونده‌های قضایی ایفا می‌کند و به طرفین امکان می‌دهد پیش از جلسه‌ی دادگاه، اظهارات شاهدان را بشنوند، صحت آن‌ها را بررسی کنند و در صورت لزوم، سؤالاتی مطرح نمایند. deposition همچنین به جلوگیری از شهادت‌های متناقض یا کذب در دادگاه کمک می‌کند، زیرا این اظهارات پیش از جلسه رسمی ثبت می‌شوند و اگر فردی در دادگاه برخلاف آن‌ها سخن بگوید، قابل پیگیری حقوقی خواهد بود.

در موارد غیرحقوقی نیز، گاهی کلمه‌ی deposition به معنای «رسوب» یا «نشست مواد» در علوم طبیعی مانند زمین‌شناسی یا شیمی به کار می‌رود. برای مثال، وقتی ذرات معلق در آب یا هوا به سطحی چسبیده و رسوب می‌کنند، به این فرآیند deposition گفته می‌شود. این کاربرد، کاملاً متفاوت از معنای حقوقی آن است اما در علوم و مهندسی اهمیت دارد و برای تحلیل فرایندهای طبیعی و صنعتی استفاده می‌شود.

با توجه به اهمیت «deposition» در نظام قضایی، درک دقیق این واژه برای کسانی که در حوزه‌های حقوق، دادگستری، یا حتی امور بین‌الملل فعالیت می‌کنند ضروری است. این فرایند باعث شفافیت و عدالت بیشتر در رسیدگی به پرونده‌ها می‌شود و به اجرای صحیح قانون کمک می‌کند.

deposition نوعی ابزار حقوقی است که به اثبات حقانیت و جلوگیری از تضییع حقوق افراد در مراحل قضایی کمک می‌کند.

شکل جمع deposition چی میشه؟

شکل جمع deposition در زبان انگلیسی depositions است.

ارجاع به لغت deposition

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deposition» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/deposition

لغات نزدیک deposition

پیشنهاد بهبود معانی