فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Affirmation

ˌæfərˈmeɪʃn̩ ˌæfəˈmeɪʃn̩

معنی و نمونه‌جمله

noun

اظهار قطعی، تصریح، تصدیق، اثبات، تأکید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

They required her affirmation of the fact.

از او خواستند که واقعیت را اذعان کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد affirmation

  1. noun declaration of the truth of something
    Synonyms:
    statement declaration testimony confirmation assertion avowal pronouncement attestation certification affidavit oath averment testimonial sworn statement ratification okay green light stamp of approval asseveration avouchment
    Antonyms:
    denial negation veto nullification

ارجاع به لغت affirmation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «affirmation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/affirmation

لغات نزدیک affirmation

پیشنهاد بهبود معانی