فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Testimonial

ˌtestəˈmoʊniəl ˌtestəˈməʊniəl

شکل جمع:

testimonials

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

گواهی‌، شهادت، تصدیق‌نامه، رضایت‌نامه، توصیف‌نامه، تعریف‌وتمجید، مدح‌نامه

The speech was a heartfelt testimonial to the teacher’s dedication.

آن سخنرانی، بیانیه‌ای صمیمی در تمجید از فداکاری آن معلم بود.

Many testimonials to her honesty were submitted to the board.

توصیه‌نامه‌های زیادی درباره‌ی صداقت او به هیئت‌مدیره ارائه شد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He received a glowing testimonial from his former employer.

او رضایت‌نامه‌ای درخشان از کارفرمای سابق خود دریافت کرد.

noun countable

انگلیسی بریتانیایی بازی تجلیل، مسابقه‌ی افتخاری، بازی بزرگداشت (مسابقه‌ای افتخاری برای جمع کردن پول برای شخصی معروف)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The testimonial raised funds for local charities and celebrated his career.

بازی بزرگداشت هم برای خیریه پول جمع کرد و هم از دوران حرفه‌ای او تجلیل کرد.

A testimonial was held to honor the goalkeeper’s 20-year service.

مسابقه‌ای افتخاری برای تجلیل از ۲۰ سال خدمت دروازه‌بان برگزار شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد testimonial

  1. noun tribute
    Synonyms:
    token sign evidence testimony witness homage honor salute show attestation certificate memorial monument remembrance endorsement commendation recommendation reference degree character appreciation confirmation indication manifestation commemoration memorialization ovation plug proof salvo say-so symbol testament voucher affidavit credential

ارجاع به لغت testimonial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «testimonial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/testimonial

لغات نزدیک testimonial

پیشنهاد بهبود معانی