آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۸ بهمن ۱۴۰۳

    Evidence

    ˈevɪdns ˈevɪdns

    گذشته‌ی ساده:

    evidenced

    شکل سوم:

    evidenced

    سوم‌شخص مفرد:

    evidences

    وجه وصفی حال:

    evidencing

    شکل جمع:

    evidences

    معنی evidence | جمله با evidence

    noun uncountable A2

    دلیل، سند، مدرک، شاهد، گواه، ملاک، مستند، ادله، شهادت، گواهی

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه

    مشاهده

    on the evidence of many people who were there

    بنابر گواهی اشخاص زیادی که آنجا بودند

    Do you have any evidence?

    آیا دلیل و مدرکی داری؟

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Two people gave evidence that they had seen him in front of the bank.

    دو نفر شهادت دادند که او را جلو بانک دیده بودند.

    I am in love, my evidence is this lacerated heart

    من عاشقم گواه من این قلب چاک‌چاک

    noun countable

    نشانه، اثر، علامت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    evidence of economic prosperity

    نشانه‌های رونق اقتصادی

    verb - transitive

    با مدرک اثبات کردن، براساس شواهد ثابت کردن، گواه بودن، شاهد بودن

    Documents evidencing stock ownership.

    مدارکی که مالکیت سهام را نشان می‌دهد.

    His silence evidenced his guilt.

    سکوت او نشانگر گناهش بود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد evidence

    1. noun proof
      Synonyms:
      confirmation testimony sign indication demonstration information grounds data witness token clue manifestation substantiation documentation declaration testimonial corroboration affirmation attestation averment deposition index mark symptom significant info goods cincher clincher grabber testament gospel dope smoking gun indicia
      Antonyms:
      contradiction refutation disproof heresay
    1. verb prove
      Synonyms:
      show demonstrate indicate display reveal exhibit manifest confirm designate denote mark illustrate evince testify to attest signify proclaim bespeak connote ostend witness betoken
      Antonyms:
      contradict refute disprove

    Collocations

    on the evidence of

    بنابرگواهی، بر مبنای، از روی قراین

    Idioms

    (be) in evidence

    به آسانی قابل رؤیت (یا تشخیص)، آشکار

    turn king's (or queen's) evidence

    به منظور تخفیف دادن جرم خود بر علیه هم‌دست خود شهادت دادن (در امریکا می‌گویند: turn State's evidence)

    سوال‌های رایج evidence

    گذشته‌ی ساده evidence چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده evidence در زبان انگلیسی evidenced است.

    شکل سوم evidence چی میشه؟

    شکل سوم evidence در زبان انگلیسی evidenced است.

    شکل جمع evidence چی میشه؟

    شکل جمع evidence در زبان انگلیسی evidences است.

    وجه وصفی حال evidence چی میشه؟

    وجه وصفی حال evidence در زبان انگلیسی evidencing است.

    سوم‌شخص مفرد evidence چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد evidence در زبان انگلیسی evidences است.

    ارجاع به لغت evidence

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «evidence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/evidence

    لغات نزدیک evidence

    • - evict
    • - eviction
    • - evidence
    • - evidence emerges
    • - evidence is based on
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    interceptor into ironically isn't it looks like it takes two to tango item of news I've Jan jat jaw JK jupiter judicable juggler قانون‌گذاری قیمومت غنج ارجاع ارزش‌گذاری ارغنون نصیب نغمه نغمه‌سرا نغمه‌خوان مقننه کارگزاری مغفرت تغافل کامکار
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.