آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Testament

ˈtestəmənt ˈtestəmənt

معنی testament | جمله با testament

noun countable uncountable

گواه

This pyramid stand as a testament to the ingenuity of ancient Egyptians.

این هرم گواه تبحر مصریان باستان است.

His success in business was a testament to his hard work and determination.

موفقیت او در کسب‌وکار گواهی بر تلاش و اراده‌ی او بود.

noun

وصیت (عمل)، وصیت‌نامه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The lawyer read out the deceased's last testament to the family members.

وکیل در جمع خانواده مفاد وصیت‌نامه‌ی متوفی را قرائت کرد.

Based on Susan testament, she appointed her son as the executor of her estate.

طبق وصیت سوزان، او پسرش را به‌عنوان وصی دارایی‌اش منصوب کرد.

noun

دین عهد (یکی از دو بخش اصلی کتاب مقدس) (با T بزرگ)

the Old Testament

عهد عتیق

the New Testament

عهد جدید

noun

قدیمی عهد (میان خداوند و نسل بشر)

The holy scripture is a testament of God's covenant with humanity.

کتاب مقدس گواهی بر عهد خدا با بشریت است.

our faith in God's testament

ایمان ما به عهد خدا

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد testament

ارجاع به لغت testament

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «testament» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/testament

لغات نزدیک testament

پیشنهاد بهبود معانی