آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۳ بهمن ۱۴۰۳

    Will

    wɪl wɪl wɪl

    گذشته‌ی ساده:

    willed

    شکل سوم:

    willed

    سوم‌شخص مفرد:

    wills

    وجه وصفی حال:

    willing

    شکل جمع:

    wills

    توضیحات:

    شکل کوتاه این لغت در معانی اول تا هفتم: ll'

    شکل گذشته‌ی این لغت در معانی اول تا هفتم: would

    معنی will | جمله با will

    auxiliary verb A2

    خواستن (فعل کمکی برای صحبت در زمان آینده)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    We will go tomorrow.

    فردا خواهیم رفت.

    I will buy the book.

    کتاب را خواهم خرید.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Nobody knows what will happen.

    هیچ‌کس نمی‌داند چه روی خواهد داد.

    We will now go to the next part of my speech.

    اکنون به بخش بعدی سخنرانی من خواهیم رفت.

    auxiliary verb A1

    توانستن (توانایی انجام کاری را داشتن)، تمایل داشتن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    She will help you with your homework.

    او به شما در انجام تکالیف کمک می‌کند.

    She won't come to our party tonight.

    او تمایلی به حضور در مهمانی امشب ما ندارد.

    auxiliary verb A2

    آیا می‌شود، آیا امکانش هست، آیا میل دارید (درخواست انجام کاری، تعارف کردن، درخواست مؤدبانه برای انجام کاری)

    Will you help me with this project?

    آیا می‌شود در این پروژه به من کمک کنید؟

    Will you take a seat while you wait?

    آیا تمایل دارید هنگام انتظار بنشینید؟

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Will you join us for the movie later?

    آیا امکانش هست بعداً برای تماشای فیلم به ما ملحق شوید؟

    Will you have more tea?

    باز هم چای میل دارید؟

    Will you have some lemonade to cool off?

    آیا کمی لیموناد برای خنک شدن میل دارید؟

    auxiliary verb A2

    برای بیان نتیجه در جملات شرطی

    If she calls, I will answer right away.

    اگر تماس بگیرد، فوراً پاسخ می‌دهم.

    If he doesn't come, we will start without him.

    اگر نیاید، بدون اون شروع می‌کنیم.

    auxiliary verb

    احتمال دادن، حدس زدن، گمان کردن

    She will likely arrive by noon.

    حدس می‌زنم تا ظهر برسد.

    It will be a great day for a picnic.

    گمان می‌کنم روز خوبی برای پیکنیک باشد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    That will be the best choice for our project.

    آن احتمالاً بهترین انتخاب برای پروژه‌ی ما باشد.

    That will be his wife with him.

    احتمال می‌دهم کسی که با اوست زنش است.

    auxiliary verb

    می‌شه (درخواست انجام کاری در زمان عصبانیت)

    Will you just listen for once?

    می‌شه واسه‌ی یه بارم که شده گوش کنی؟

    Will you sit down and behave yourself?

    می‌شه بشینی و درست رفتار کنی؟

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    will you please stop that noise!

    لطفاً به آن سروصدا خاتمه بدهید!

    auxiliary verb

    معمولاً (اشاره به چیزی که بیشتر اوقات رخ می‌دهد)

    Mistakes will occur in any project.

    معمولاً در هر پروژه‌ای اشتباه رخ می‌دهد.

    Pets will often misbehave when bored.

    حیوانات‌ خانگی اغلب هنگامی که حوصله‌شان سر رفته بدرفتاری می‌کنند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    They will talk for hours on end.

    آن‌ها معمولاً ساعت‌ها بدون وقفه حرف می‌زنند.

    noun countable uncountable B2

    خواست، اراده، عزم، رغبت، اشتیاق

    The old woman had lost the will to live.

    پیرزن عزم خود برای زندگی را از دست داده بود.

    He has no will to continue his research.

    اشتیاقی به ادامه‌ی پژوهش خود ندارد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Where there's a will there's a way.

    هرکجا که اراده باشد، راه‌حل هم هست.

    a man of weak will

    مردی ضعیف‌النفس

    to work with a will

    با رغبت کار کردن

    a man of iron will

    مردی با اراده‌ی آهنین

    noun singular C1

    خواسته، آرزو، انتخاب، مشیت

    I will accept God's will.

    من تسلیم مشیت الهی خواهم بود.

    It was her will to travel the world and experience new cultures.

    این انتخاب او بود که در جهان سفر کند و فرهنگ‌های جدید را تجربه کند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    What is your will?

    خواسته‌ی شما چیست؟

    noun countable C2

    وصیت، وصیت‌نامه

    His will detailed how his estate would be divided.

    وصیت‌نامه‌ی او نحوه‌ی تقسیم املاک وی را شرح می‌دهد.

    He died without a will.

    او بدون وصیت‌نامه مرد.

    verb - transitive

    اراده کردن، مصمم بودن، عزم کردن

    She willed herself to stay focused during the exam.

    او مصمم بود که در طول امتحان متمرکز باشد.

    They willed the project to succeed despite the challenges.

    آن‌ها عزم کردند تا پروژه را باوجود چالش‌ها موفق کنند.

    verb - intransitive verb - transitive formal

    خواستن، تمایل داشتن

    You may choose your path, as you will.

    شما می‌توانید هرطور که مایلید راه خود را انتخاب کنید.

    Follow the plan or change it as you will.

    طبق برنامه پیش بروید یا هرطور که می‌خواهید تغییرش دهید.

    verb - transitive

    وصیت کردن

    He willed his collection of rare books to the local library.

    او وصیت کرد مجموعه‌کتاب‌های کمیابش به کتابخانه محلی برسد.

    She willed her estate to her children.

    او وصیت کرد که املاکش به فرزندانش برسد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد will

    1. noun personal choice
      Synonyms:
      preference choice desire wish liking option intention purpose design feeling inclination mind determination resolution conviction attitude fancy passion urge power decree prerogative volition character disposition temperament aim resolve decision longing yearning craving hankering pining appetite wishes willpower self-control self-restraint discipline self-discipline discretion decisiveness heart’s desire willfulness velleity
    1. noun last wishes; command
      Synonyms:
      order command instructions declaration decree disposition legacy inheritance estate property testament bequest directions device bestowal dispensation insistence
    1. verb cause
      Synonyms:
      effect determine direct order command demand request insist intend resolve decree authorize bid bring about enjoin exert decide on ordain
    1. verb choose
      Synonyms:
      want wish like prefer elect desire opt incline crave be inclined have a mind to see fit
      Antonyms:
      pass neglect
    1. verb give, bequeath to another
      Synonyms:
      transfer pass on leave bequest devise legate confer disinherit disherit probate cut off
      Antonyms:
      receive keep

    Collocations

    against one's will

    برخلاف میل کسی، (به) ناچار، (به‌طور) ناخواسته

    of one's own (free) will

    بنابه درخواست (آزادانه‌ی) خود، بنابه دلخواه خود

    Idioms

    god willing

    اگر خدا بخواهد، ان‌شاءالله، اگر قسمت باشد، به خواست خدا، امید به خدا

    at will

    بنا به میل (خود)، به دلخواه

    murder will out

    1- دیر یا زود قاتل دستگیر می‌شود 2- هیچ عمل بدی برای همیشه نهفته نمی‌ماند

    جنایت دیر یا زود آشکار می‌شود.

    سوال‌های رایج will

    گذشته‌ی ساده will چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده will در زبان انگلیسی willed است.

    شکل سوم will چی میشه؟

    شکل سوم will در زبان انگلیسی willed است.

    شکل جمع will چی میشه؟

    شکل جمع will در زبان انگلیسی wills است.

    وجه وصفی حال will چی میشه؟

    وجه وصفی حال will در زبان انگلیسی willing است.

    سوم‌شخص مفرد will چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد will در زبان انگلیسی wills است.

    ارجاع به لغت will

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «will» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/will

    لغات نزدیک will

    • - wiliness
    • - wilkes land
    • - will
    • - will call
    • - will less
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    k keep your eyes peeled knack hindi concern hibernal high and mighty hilarious the outset reach out genuine interest genuine polluter intentionality belonging کشکول کوشک ساعد تهدیدآمیز تحکم تحکیم لحاف محفل ماسک معمول مطبوع مطبوعات مجزا محال محجر
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.