۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Insist

ɪnˈsɪst ɪnˈsɪst

گذشته‌ی ساده:

insisted

شکل سوم:

insisted

سوم‌شخص مفرد:

insists

وجه وصفی حال:

insisting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive verb - transitive B1

اصرار ورزیدن، پاپی شدن، سماجت کردن، تکیه کردن، پافشاری کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

She insisted upon the truth of her words.

او روی صحت گفته‌های خود پافشاری کرد.

He insisted that he was completely innocent.

او مصرانه ادعا می‌کرد که کاملاً بی‌گناه است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He insisted on going.

او اصرار به رفتن کرد.

I said "no" but he insisted.

گفتم «نه»؛ ولی او پافشاری کرد.

The workers may insist that he be fired.

ممکن است کارگران اخراج او را خواستار شوند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد insist

  1. verb order and expect; claim
    Synonyms:
    require demand request claim expect repeat assert maintain hold urge press reiterate contend swear vow aver persist be firm stand firm take a stand importune lay down the law asseverate
    Antonyms:
    tolerate endure forget

لغات هم‌خانواده insist

  • verb - transitive
    insist

سوال‌های رایج insist

گذشته‌ی ساده insist چی میشه؟

گذشته‌ی ساده insist در زبان انگلیسی insisted است.

شکل سوم insist چی میشه؟

شکل سوم insist در زبان انگلیسی insisted است.

وجه وصفی حال insist چی میشه؟

وجه وصفی حال insist در زبان انگلیسی insisting است.

سوم‌شخص مفرد insist چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد insist در زبان انگلیسی insists است.

ارجاع به لغت insist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «insist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/insist

لغات نزدیک insist

پیشنهاد بهبود معانی