فراموش کردن، فراموشی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
I have forgotten her name.
اسم او یادم رفته.
Don't forget to call!
یادت نره تلفن بزنی!
I'll never forget the day he died.
هرگز روز مرگ او را فراموش نخواهم کرد.
I forgot about my appointment with him.
قرار ملاقات با او را فراموش کردم.
Let's forget our differences.
بیایید اختلافات خود را به دست فراموشی بسپاریم.
مهم نیست!، اهمیتی ندارد!، فراموشش کن!، بگذریم!، چیزی نیست!، بیخیال!، ولش کن!، بهش فکر نکن!
1- به فکر دیگران بودن، ازخودگذشتگی کردن 2- گستاخی کردن، عنان اختیار از کف دادن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «forget» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/forget