از روی فراموشکاری، فراموشکارانه، از روی غفلت، غفلتکارانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I forgetfully left the file on the bus.
پرونده را از روی فراموشکاری در اتوبوس جا گذاشتم.
She is getting old and acts forgetfully.
او دارد پیر میشود و غفلتکارانه رفتار میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «forgetfully» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/forgetfully