آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Restaurant

-rənt / / -rɑːnt ˈrestrɒnt

شکل جمع:

restaurants

معنی restaurant | جمله با restaurant

noun countable A1

غذا و آشپزی رستوران

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The restaurant was packed on Saturday night.

شنبه شب این رستوران، مملو از جمعیت بود.

We had dinner at a small Italian restaurant near the river.

ما در رستوران ایتالیایی کوچکی نزدیک رودخانه شام خوردیم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The restaurant was full, so we had to wait for a table.

رستوران شلوغ بود، بنابراین مجبور شدیم برای میز منتظر بمانیم.

We decided to celebrate his birthday at a fancy restaurant.

تصمیم گرفتیم تولدش را در رستورانی شیک جشن بگیریم.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد restaurant

  1. noun business establishment serving food and drink
    Synonyms:

سوال‌های رایج restaurant

شکل جمع restaurant چی میشه؟

شکل جمع restaurant در زبان انگلیسی restaurants است.

ارجاع به لغت restaurant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «restaurant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/restaurant

لغات نزدیک restaurant

پیشنهاد بهبود معانی