شکل نوشتاری این لغت در حالت فعل (Verb): drive in
انگلیسی آمریکایی درایواین، ماشینرو، خودرویی (رستوران یا بانک و غیره که به مشتریان بدون پیاده شدن از اتومبیل خدمات ارائه میکند)
Let's go to the drive-in tonight and catch the latest blockbuster movie.
بیایید امشب به درایواین بریم و تازهترین فیلم پرفروش رو ببینیم.
a drive-in bank
بانک خودرویی
وارد کردن، راندن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He drove in the nail with one swift strike of the hammer.
با ضربهی سریع چکش میخ را وارد کرد.
The car accident caused the metal guardrail to drive in the pavement.
این حادثهی رانندگی باعث شد که گاردریل فلزی وارد پیادهرو شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «drive-in» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/drive-in