با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Screw

skruː skruː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    screwed
  • شکل سوم:

    screwed
  • سوم شخص مفرد:

    screws
  • وجه وصفی حال:

    screwing
  • شکل جمع:

    screws

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable C1
    پیچ، پیچ‌خوردگی
  • noun countable
    هم‌خوابگی، جماع
    • - He had a screw with her.
    • - با او جماع کرد.
  • noun countable
    پروانه هواپیما و کشتی و غیره
    • - a twin-screw boat
    • - قایق دارای دو پروانه
  • noun countable
    مامور زندان
  • verb - transitive
    پیچ دادن، پیچیدن، پیچاندن، سفت کردن، محکم کردن
    • - to tighten a screw
    • - پیچ را سفت کردن
    • - The bolt is loose, give it another screw.
    • - مهره شل است، آن را یک تاب دیگر بده.
    • - to screw the legs to a table
    • - پایه‌ها را به میز پیچ کردن
    • - to screw a box top tight
    • - در جعبه را محکم پیچ کردن
    • - to screw the cap on (or off) a bottle
    • - در بطری را پیچاندن و گذاشتن (یا برداشتن)
    • - to screw the water out of a towel
    • - حوله را چلاندن، با پیچاندن آب حوله را گرفتن
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
  • verb - transitive
    اذیت کردن، آزار رساندن، تلکه کردن
    • - How much did she screw them for?
    • - چقدر کلاه سر آن‌ها گذاشت؟
  • verb - transitive
    جماع کردن، هم‌خوابگی کردن
    • - She screwed her husband's best friend.
    • - با بهترین دوست شوهرش هم‌خوابگی کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد screw

  1. verb twist in
    Synonyms: spiral, tighten, turn, twine, wind, work
    Antonyms: unscrew, untwist
  2. verb twist, contort
    Synonyms: contract, crimp, crinkle, crumple, distort, pucker, rimple, ruck up, rumple, scrunch, wrinkle
    Antonyms: unscrew, untwist
  3. verb pressure
    Synonyms: bilk, bleed, cheat, chisel, coerce, constrain, defraud, do, exact, extort, extract, force, hold a knife to, oppress, pinch, pressurize, put screws to, ream, shake down, squeeze, wrench, wrest, wring
    Antonyms: help

Phrasal verbs

Idioms

ارجاع به لغت screw

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «screw» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/screw

لغات نزدیک screw

پیشنهاد بهبود معانی