گذشتهی ساده:
extortedشکل سوم:
extortedسومشخص مفرد:
extortsوجه وصفی حال:
extortingبهزورگرفتن، به زور تهدید یا شکنجه گرفتن، اخاذی کردن، زیاد ستاندن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A corrupt teacher who extorted money from his students.
معلم فاسدی که از شاگردانش اخاذی میکرد.
They used torture to extort information from him.
آنان برای گرفتن اطلاعات، او را شکنجه میدادند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «extort» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/extort