فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Hold Up

hoʊldˈəp həʊldʌp

توضیحات:

شکل‌های نوشتاری این لغت در حالت اسم (Noun): hold-up و holdup

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb verb - intransitive B1

دوام آوردن، پایدار ماندن، تاب آوردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

Despite the economic downturn, our company managed to hold up and remain profitable.

علی‌رغم رکود اقتصادی، شرکت ما توانست دوام بیاورد و سودآور باقی بماند.

The team's defense was able to hold up against the opposing team's relentless attacks.

دفاع این تیم توانست در برابر حملات پیوسته‌ی تیم حریف تاب بیاورد.

phrasal verb verb - transitive

عقب انداختن، به تأخیر انداختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The bad weather conditions held up our flight for several hours.

شرایط بد آب‌وهوایی چندین ساعت پرواز ما را عقب انداخت.

Please hold up your decision until you have all the necessary information.

لطفاً تصمیم خود را تا زمانی که تمام اطلاعات لازم را کسب می‌کنید، به تأخیر بیندازید.

phrasal verb verb - transitive

سرقت کردن، دستبرد زدن (با اسلحه)

I heard that a group of thieves tried to hold up a bank last night.

شنیدم دیشب گروهی از دزدها قصد داشتند با اسلحه به بانک دستبرد بزنند.

The convenience store was held up by a masked man.

مردی نقاب‌دار با اسلحه به خواربارفروشی دستبرد زد.

noun countable informal

تأخیر

hold up in the delivery of the supplies

تأخیر در تحویل مایحتاج

the holdup at the train station

تأخیر در ایستگاه قطار

noun countable

سرقت مسلحانه

He was able to prevent a hold up at the jewelry store.

او توانست جلوی سرقت مسلحانه در جواهرفروشی را بگیرد.

the victim of the hold-up

قربانی سرقت مسلحانه

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hold up

  1. verb postpone
    Synonyms:
    delay stop suspend hold off slow down stay impede retard set back interrupt interfere hinder detain pause waive prorogue
    Antonyms:
    allow permit continue forward promote
  1. verb rob
    Synonyms:
    steal from mug stick up waylay burglarize
    Antonyms:
    give

ارجاع به لغت hold up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hold up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hold-up-2

لغات نزدیک hold up

پیشنهاد بهبود معانی