آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Set Back

American: ˈsetˈbæk British: setbæk

معنی set back

phrasal verb C1

(ساعت را) عقب کشیدن

phrasal verb

عقب انداختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
phrasal verb

خرج برداشتن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد set back

  1. verb delay, hinder
    Antonyms:

ارجاع به لغت set back

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «set back» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/set back

لغات نزدیک set back

پیشنهاد بهبود معانی