فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Burglarize

ˈbɜrːɡləraɪz ˈbɜːɡləraɪz

گذشته‌ی ساده:

burglarized

شکل سوم:

burglarized

سوم‌شخص مفرد:

burglarizes

وجه وصفی حال:

burglarizing

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive

شبانه دزدیدن، سرقت مسلحانه کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Their house was burglarized several times.

خانه‌ی آن‌ها چندین بار مورد سرقت قرار گرفت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد burglarize

  1. verb to enter forcibly or illegally
    Synonyms:
    break-in burglarise burgle trespass heist

ارجاع به لغت burglarize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «burglarize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/burglarize

لغات نزدیک burglarize

پیشنهاد بهبود معانی