با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Trespass

-pəs / / -pæs ˈtrespəs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    trespassed
  • شکل سوم:

    trespassed
  • سوم‌شخص مفرد:

    trespasses
  • وجه وصفی حال:

    trespassing

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive
(ملک و غیره) تجاوز کردن، بی‌اجازه داخل شدن، فراتازی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- Private property -- No trespassing allowed!
- ملک خصوصی - ورود غیرمجاز ممنوع است!
- Those who trespass will be arrested.
- کسانی که بدون مجوز وارد شوند، بازداشت خواهند شد.
verb - intransitive noun
(اخلاق و قانون و غیره) تخلف کردن، زیر پا گذاشتن، مرتکب گناه شدن
- Those who trespass the law shall get what they deserve.
- آنان که قانون را زیر پا می‌گذارند، به سزای عمل خود خواهند رسید.
verb - intransitive noun
اجحاف کردن، تحمیل کردن، (از کسی یا چیزی) سو استفاده کردن، تعدی کردن
- to trespass on one's time
- وقت کسی را گرفتن
- Christ said we should forgive those who have trespassed against us.
- عیسی گفت: ما باید کسانی را که به ما اجحاف کرده‌اند ببخشیم.
verb - intransitive noun
تجاوز، فراتازی، فزون روی، تخطی
verb - intransitive noun
تعدی، احجاف، تحمیل
noun verb - intransitive
حقوق ورود غیر مجاز
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد trespass

  1. noun invasion, offense
    Synonyms: breach, contravention, crime, delinquency, encroachment, entrenchment, error, evildoing, fault, infraction, infringement, iniquity, injury, intrusion, misbehavior, misconduct, misdeed, misdemeanor, obtrusion, poaching, sin, transgression, unlawful entry, violation, wrongdoing, wrongful entry
    Antonyms: retreat
  2. verb infringe, offend
    Synonyms: butt in, chisel in, crash, crash the gates, deviate, displease, do wrong by, encroach, entrench, err, horn in, interlope, intrude, invade, kibitz, lapse, meddle, misbehave, mix in, muscle in, nose in, obtrude, overstep, penetrate, poach, poke, sin, stick nose in, transgress, violate, wrong
    Antonyms: retreat

ارجاع به لغت trespass

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «trespass» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/trespass

لغات نزدیک trespass

پیشنهاد بهبود معانی