گذشتهی ساده:
invadedشکل سوم:
invadedسومشخص مفرد:
invadesوجه وصفی حال:
invadingتاختوتاز کردن در، هجوم کردن، تهاجم کردن، حمله کردن بر، تجاوز کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Germany invaded Poland.
آلمان لهستان را گرفت.
Their soldiers invaded our territory.
سربازان آنان سرزمین ما را مورد تجاوز قرار دادند.
Foreign tourists have invaded the carpet shops.
مسافران خارجی به مغازههای فرش فروشی هجوم آوردهاند.
to invade someone's privacy
خلوت کسی را به هم زدن
Cancer has invaded all of her body.
سرطان همهی بدنش را فراگرفته است.
A body invaded by disease.
بدنی که مورد هجوم بیماری قرار گرفته است.
Poisonous fumes have invaded half of the building.
گازهای سمی نیمی از ساختمان را فراگرفته است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «invade» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/invade