نهب و غارت کردن، به قصد غارت حمله کردن، دلهدزدی یا تلاش کردن، غارت کردن، چپاول کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a marauding band of Indians
یک دسته سرخپوست که میکشتند و غارت میکردند
a poverty-stricken, marauded land
سرزمین فقرزده و غارتشده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «maraud» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/maraud