آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Raid

reɪd reɪd

گذشته‌ی ساده:

raided

شکل سوم:

raided

سوم‌شخص مفرد:

raids

وجه وصفی حال:

raiding

شکل جمع:

raids

معنی raid | جمله با raid

noun countable C2

یورش، حمله، تاخت، ورود ناگهانی پلیس

a border raid

یورش مرزی

an air raid

حمله‌ی هوایی

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a raid of the coastal villages by armed bandits

یورش به دهات ساحلی توسط دزدان مسلح

police raids upon gambling houses

ریختن پلیس به قمار‌خانه‌ها

verb - transitive verb - intransitive

حمله کردن، یورش بردن، هجوم آوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

a raiding party

گروه یورش

Fifty Indians were sent to raid the settlers.

پنجاه سرخپوست برای یورش به کوچ‌نشینان گسیل شدند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Customs agents raided the house.

مأموران گمرک به داخل خانه ریختند.

They have been raiding our team and signing up our best players for years.

سال‌هاست که آن‌ها به تیم ما دستبرد زده و بهترین بازیکنان ما را استخدام کرده‌اند.

Children raided the refrigerator.

بچه‌ها به یخچال دستبرد زدند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد raid

سوال‌های رایج raid

گذشته‌ی ساده raid چی میشه؟

گذشته‌ی ساده raid در زبان انگلیسی raided است.

شکل سوم raid چی میشه؟

شکل سوم raid در زبان انگلیسی raided است.

شکل جمع raid چی میشه؟

شکل جمع raid در زبان انگلیسی raids است.

وجه وصفی حال raid چی میشه؟

وجه وصفی حال raid در زبان انگلیسی raiding است.

سوم‌شخص مفرد raid چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد raid در زبان انگلیسی raids است.

ارجاع به لغت raid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «raid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/raid

لغات نزدیک raid

پیشنهاد بهبود معانی