با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sortie

ˈsɔːrti ˈsɔːti
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    sortied
  • شکل سوم:

    sortied
  • سوم شخص مفرد:

    sorties
  • وجه وصفی حال:

    sortieing
  • شکل جمع:

    sorties

معنی و نمونه‌جمله

  • (نظامی) حمله پادگان محاصره‌شده به محاصره
    • - Each airplane made two sorties a day.
    • - هر هواپیما روزی دو تک پرواز انجام می‌داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sortie

  1. noun armed attack
    Synonyms: assault, charge, invasion, mission, offense, raid, rush, sally, strike

ارجاع به لغت sortie

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sortie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sortie

لغات نزدیک sortie

پیشنهاد بهبود معانی