فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sortie

ˈsɔːrti ˈsɔːti

گذشته‌ی ساده:

sortied

شکل سوم:

sortied

سوم‌شخص مفرد:

sorties

وجه وصفی حال:

sortieing

شکل جمع:

sorties

معنی و نمونه‌جمله

(نظامی) حمله پادگان محاصره‌شده به محاصره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Each airplane made two sorties a day.

هر هواپیما روزی دو تک پرواز انجام می‌داد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sortie

  1. noun armed attack
    Synonyms:
    attack assault strike raid charge offense rush invasion sally mission

ارجاع به لغت sortie

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sortie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sortie

لغات نزدیک sortie

پیشنهاد بهبود معانی