شکل جمع:
incursionsتاخت و تاز، تهاجم، تاراج و حمله، تعدی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the incursion of water through leaky dikes
تراوش آب از سدهای روزنهدار
the inevitable incursion of new ideas from abroad
ورود اجتنابناپذیر اندیشههای نو از بیرون مرز
the Mongolian incursions into eastern Europe
یورشهای مغولان در اروپای شرقی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «incursion» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/incursion