با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Incursive

ɪnˈkɜr.sɪv ɪnˈkɜː.sɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
تهاجمی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- He had an incursive style of writing that captivated his audience.
- او سبکی تهاجمی در نوشتن داشت که مخاطبانش را مجذوب خود می‌کرد.
- Her incursive thoughts spiraled through her mind, making it hard to concentrate.
- افکار تهاجمی او در ذهنش می‌چرخید و تمرکز را سخت می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت incursive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incursive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/incursive

لغات نزدیک incursive

پیشنهاد بهبود معانی