گذشتهی ساده:
forayedشکل سوم:
forayedسومشخص مفرد:
foraysوجه وصفی حال:
forayingشکل جمع:
foraysتجربهی کوتاه، فعالیت کوتاهمدت، ورود موقت
The team’s foray into international markets was successful.
ورود موفق تیم به بازارهای بینالمللی موفقیتآمیز بود.
After a foray into politics, she returned to her career in journalism.
پساز تجربهای کوتاه در سیاست، او به حرفهی روزنامهنگاری خود بازگشت.
our company's first foray into the wool market
اولین یورش شرکت ما در بازار پشم
دیدار کوتاه، سفر کوتاه، سرکشی کوتاه، بازدید کوتاه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
During her foray into the park, she met an old friend.
در طی سرکشی بازدید کوتاهش به پارک، با دوستی قدیمی برخورد کرد.
They made a foray into the neighboring village to attend a festival.
آنها برای شرکت در جشنوارهای، سفر کوتاهی به روستای همسایه داشتند.
تاختوتاز، تهاجم، یورش، حمله، هجوم (سریع و ناگهانی)
They planned a foray to capture the enemy’s fort.
آنها حملهای برای تصرف قلعهی دشمن برنامهریزی کردند.
The soldiers’ foray was over before the enemy could react.
هجوم سریع سربازان قبلاز اینکه دشمن واکنشی نشان دهد، به پایان رسید.
یورش بردن، حملهی کردن، تاختوتاز کردن، هجوم بردن
Raiders forayed along the frontier to steal supplies.
راهزنان برای دزدیدن آذوقه، در امتداد مرز تاختوتاز کردند.
The troops forayed into enemy territory at night.
سربازان شبانه به قلمرو دشمن یورش بردند.
(در چیزی) به تاخت و تاز پرداختن
گذشتهی ساده foray در زبان انگلیسی forayed است.
شکل سوم foray در زبان انگلیسی forayed است.
شکل جمع foray در زبان انگلیسی forays است.
وجه وصفی حال foray در زبان انگلیسی foraying است.
سومشخص مفرد foray در زبان انگلیسی forays است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «foray» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/foray