با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

شکسته نفسی کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • متواضع بودن، فروتنی کردن، خود را کوچک‌تر از آنچه که هست نشان دادن
  • فونتیک فارسی

    shekaste nafsi kardan
  • فعل لازم
    to show modesty, to understate, to disclaim, to present oneself as humbler than one really is
    • - الهه با اینکه به طور باورنکردنی بااستعداد است، تمایل دارد که درمورد دستاوردهایش شکسته‌نفسی کند.

    • - Elahe tends to understate her achievements, even though she is incredibly talented.
    • - وقتی دوستانش اثر هنری او را تحسین کردند، خجالت کشید و شکسته‌نفسی کرد.

    • - She felt embarrassed and showed modesty when her friends praised her artwork.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت شکسته نفسی کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شکسته نفسی کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/شکسته نفسی کردن

لغات نزدیک شکسته نفسی کردن

پیشنهاد بهبود معانی