فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Inclusivity

ˌɪnkluːˈsɪvət̬i ˌɪnkluːˈsɪvɪti

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

دربرگیرندگی، شمولیت، فراگیرندگی، تنوع‌پذیری، هم‌پذیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Inclusivity in the workplace boosts employee morale and productivity.

تنوع‌پذیری در محل کار، روحیه و بهره‌وری کارمندان را افزایش می‌دهد.

Inclusivity allows for a broader range of perspectives and ideas.

شمولیت امکان دسترسی به طیف وسیع‌تری از دیدگاه‌ها و ایده‌ها را فراهم می‌کند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Inclusivity in education can lead to improved academic outcomes for all students.

دربرگیرندگی در آموزش می‌تواند به نتایج تحصیلی بهتری برای همه‌ی دانش‌آموزان منجر شود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inclusivity

  1. noun the practice or policy of including people from a range of different backgrounds, abilities, identities, and perspectives

ارجاع به لغت inclusivity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inclusivity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inclusivity

لغات نزدیک inclusivity

پیشنهاد بهبود معانی