فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Inalienable
ɪnˈeɪliənəbl
ɪnˈeɪliənəbl
معنی و نمونه‌جمله‌ها
adjective
formal
مسلّم، غیرقابل سلب، سلب‌نشدنی، غیرقابل واگذاری، بیع‌ناپذیر، جدایی‌ناپذیر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Education is considered an inalienable right for all children.
آموزش حق مسلّم همه‌ی کودکان تلقی می‌شود.
The inalienable freedom of speech is a cornerstone of democracy.
آزادی غیرقابل سلب بیان، سنگ‌بنای دموکراسی است.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
The inalienable nature of human rights cannot be ignored.
ماهیت بیع‌ناپذیر حقوق بشر را نمی‌توان نادیده گرفت.
مترادف و متضاد inalienable
-
adjective unable to be removed or taken awaySynonyms:basic natural unassailable inviolable nonnegotiable nontransferable untransferable entailed inbred sacrosanctAntonyms:changeable impermanent transitory acquired alienable
ارجاع به لغت inalienable
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «inalienable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inalienable
لغات نزدیک inalienable
- - inadvisable
- - inalienability
- - inalienable
- - inalterable
- - inamorata